کد مطلب:245375 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:300

تاریخ ولادت با سعادت و اسم و لقب و کنیت امام
اسم شریف آن حضرت محمد بود، و كنیت مشهور: ابوجعفر است، و بعضی ابوعلی نیز گفته اند و متروك است، و اشهر القاب: تقی و جواد است، و مختار و منتجب و مرتضی و قانع و عالم، و القاب كریمه دیگر نیز گفته اند.

و سال ولادت موفور السعادتش به اتفاق صد و نود و پنج هجرت است، و اشهر آن است كه روز ولادت جمعه بوده است یا پانزدهم ماه مبارك رمضان یا نوزدهم.

شیخ طوسی از ابن عیاش روایت كرده است كه ولادت آن حضرت در دهم ماه مبارك رجب بوده است، و دعایی كه از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الامر (علیه السلام) بیرون آمده فی الجمله شهادت بر حقیقت این قول می دهد. و مكان ولادت به اتفاق مدینه طیبه است. و پدر بزرگوار آن جناب علی بن موسی الرضا است، و مادر آن جناب ام ولدی بود كه او را سبیكه می گفتند، و بعضی خیزران و ریحانه و



[ صفحه 1214]



سكینه نیز گفته اند، و اشهر آن است كه نوبیه بوده است، و بعضی مریسه نیز گفته اند، مروی است كه او از اهل بیت ماریه مادر ابراهیم فرزند رسول خدا بوده است.

ابن شهر آشوب به سند معتبر از حكیمه خاتون صبیه محترمه امام موسی كاظم (علیه السلام) روایت كرده است كه روزی برادرم امام رضا (علیه السلام) مرا طلبید و فرمود: ای حكیمه امشب فرزند مبارك خیزران متولد می شود، باید كه در وقت ولادت او حاضر شوی، من در خدمت آن حضرت ماندم. چون شب درآمد، مرا با خیزران و زنان قابله در حجره درآورد و از حجره بیرون رفت، و چراغی نزد ما افروخت و در را به روی ما بست، و چون او را درد زاییدن گرفت و او را بر بالای طشت نشانیدیم، چراغ ما خاموش شد، چون به خاموش شدن چراغ مغموم شدیم، ناگاه دیدیم كه آن خورشید فلك امامت از افق رحم طالع گردید و در میان طشت نازل نمود، بر آن حضرت پرده ی نازكی احاطه كرده بود مانند جامه و نوری از آن حضرت ساطع بود كه تمام آن حجره منور شد و ما از چراغ مستغنی شدیم. پس آن نور مبین را برگرفتم و در دامن خود گذاشتم و آن پرده را از خورشید جمالش دور كردم، ناگاه امام رضا (علیه السلام) به حجره درآمد، و بعد از آنكه او را در جامه های مطهر پوشیده بودیم، آن گوشواره ی عرش امامت را از ما گرفت و در گهواره ی عزت و كرامت گذاشت و آن مهد شرف و عزت را به من سپرد و فرمود: از این گهواره جدا مشو.

چون روز سوم ولادت آن جناب شد، دیده ی حقیقت بین خود را به سوی آسمان گشود و به جانب راست و چپ نظر كرد و به زبان فصیح ندا كرد: أشهد أن لا اله الا الله، و أشهد ان محمدا رسول الله.

چون این حالت غریبه را از آن نور دیده مشاهده كردم، به خدمت



[ صفحه 1215]



حضرت شتافتم، و آنچه دیده و شنیده بودم به خدمت آن جناب عرض كردم، حضرت فرمود: آنچه بعد از این عجایب احوال او مشاهده خواهی كرد زیاده است از آنچه اكنون مشاهده كرده ای.

و در كتاب عیون المعجزات به سند معتبر از كلیم بن عمران روایت كرده است كه گفت: به خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) عرض كردم كه: دعا كن كه حق تعالی فرزندی به تو كرامت كند، حضرت فرمود: حق تعالی به من یك پسر كرامت خواهد كرد، او وارث امامت من خواهد بود.

چون حضرت امام محمدتقی (علیه السلام) متولد شد، حضرت فرمود: حق تعالی به من فرزندی عطا كرده كه شبیه است به موسی بن عمران كه دریاها را می شكافت، و نظیر عیسی بن مریم است كه حق تعالی مقدس گردانیده بود مادر او را، و طاهر و مطهر آفریده شده بود، پس حضرت فرمود: این فرزند من به جور و ستم كشته خواهد شد، و بر او خواهند گریست اهل آسمانها، و حق تعالی غضب خواهد كرد بر دشمن او و كشنده ی او و ستم كننده ی بر او، و بعد از قتل او از زندگانی بهره نخواهند دید، و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند گردید. در شب ولادت آن حضرت، تا صبح در گهواره با او سخن می گفت و اسرار الهی را به گوش الهام نیوش او می رسانید.

و مشهور آن است كه رنگ مبارك آن حضرت گندمگون بود، و بعضی سفید گفته اند، و میانه بالا بود، و مروی است كه نقش خاتم آن حضرت: «نعم القادر الله» بود.



[ صفحه 1216]